گفتوگو با خبرگزاری ایبنا در بارهی مجموعهداستان رژ قرمز
شما هم در حوزه نوجوان و هم بزرگسال، کتابهای زیادی نوشتهاید. به نظر شما انتخاب موضوع و نوشتن داستان برای کدام گروه سختتر است؟
برای بزرگسال سختتر است. داستان بزرگسال پیچیده تر و دشوارتر است. در داستان نوجوان بیشتر با حادثه سرکار داریم و بیشتر وقتها حادثه، داستان را پیش میبرد و حادثههای پی در پی که داستان را برای مخاطب جذابتر میکند، اما در داستان بزرگسال بیشتر اتفاقها درونی است و درون انسانها رخ میدهد و خیلی اوقات در ظاهر داستان اتفاقی نمیافتد.
بیشتر به نوشتن برای چه گروهی تمایل دارید؟
اگر سه چهار سال پیش این سؤال را از من میپرسیدید، چون کارم را از بزرگسال شروع کرده بودم، بهطور حتم به شما میگفتم ترجیح میدهم رمان بزرگسال بنویسم. اما حالا واقعاً خیلی وقتها دلم برای نوشتن رمان نوجوان تنگ میشود، بهخصوص که میبینیم رمانهای نوجوانم خوانندگان خیلی زیادی پیدا کردهاند.
اخیرا مجموعه داستانی با عنوان «رژ قرمز» از شما منتشر شده است؛ چرا اسم «رژ قرمز» را برای این کتاب انتخاب کردید؟
گاهی وقتها انتخاب نام برای کتاب سختترین کار است. به عنوان مثال رمان بزرگسال تازهی من شش ماهی است که آماده شده، اما هنوز اسم ندارد. الان دیگر چارهای ندارم که بفرستمش برای دوستان نویسنده تا آنها اسمی پیشنهاد کنند. اما خوب، مجموعه «رژ قرمز» شامل بیست و دو داستان است و من باید یکی از آنها را انتخاب میکردم. بدون تردید توی آن اسمها رژ قرمز از همه جذابتر بود. علاوه بر آن، فکر میکنم حال و هوای کلی داستانها را هم دربرمیگیرد.
(بیشتر…)