سیامک گلشیری

siamak golshiri

۲۶ - بهمن - ۱۳۹۵

%d9%85%d9%87%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%aa%d9%84%d8%ae

«مهمانی تلخ»،‌ یک داستان شیرین

محمدرحیم اخوت

 

ماجرای این رمان در طول یک عصر تا نیمه‌های شب اتفاق می‌افتد. این ماجرا از زبان اول شخص (رامین ارژنگ، استاد دانشگاه) روایت می‌شود. در همان سطرهای اول نوعی حال و هوای متشنج بر روایت و فضای داستان حاکم است که همچون جریانی بی‌وقفه در زیر پوستِ روایت ادامه می‌یابد و گاهگاه خودی می‌نمایاند و پنهان می‌شود تا در دو فصل پایانی کاملاً آشکار شود و فضایی یکسره دلهره‌آور  دهشت‌بار به‌وجود آورد. در آغاز داستان راوی کنار خیابان منتظر ماشین ایستاده است. اتومبیلی می‌ایستد و دنده عقب می‌گیرید و اگرچه ماجرای درون تاکسی روزمره و عادی است، اما زمینه‌ی اضطراب و اعصاب‌خردکنی را فراهم می‌آورد که تا آخر داستان گریبان خواننده را رها نمی‌کند.

این رمان گرچه به هجده بخش مجزا تقسیم شده است، اما کل ماجرا را می‌توان به چهار فصل اصلی تقسیم کرد. فصل اول که در واقع سرآغاز داستان است، در ماشین مسافرکشی و بعد کنار اتوبان و انتظار راوی برای سوار شدن به اتومبیلی دیگر می‌گذرد. در این فصل هم راوی کلافه است و هم خواننده تا حدی که لازم است کلافه می‌شود. فصل دوم زمانی آغاز می‌شود که بالاخره ماشینی برای سوار کردن راوی نگه داشته و او می‌خواهد سوار شود. این فصل خواننده را برای رویارویی ماجرایی عجیب و غریب آماده می‌کند. بعد معلوم می‌شود که راننده‌ی این ماشین از دانشجویان سابق استاد است که سال‌ها پیش از دانشگاه اخراج شده است. وقتی می‌فهمیم راوی داستان باعث و بانی این اخراج بوده، انتظار برای درگیر شدن با ماجرایی خاص نیرومندتر می‌شود. توانایی نویسنده مخصوصاً  از اینجا به بعد کاملاً آشکار است. او موفق می‌شود این انتظارِ دلهره‌آور را، با فراز و فرودی مناسب، تا آخر داستان زنده و فعال نگه دارد. گاهی این دلهره را به طور کامل از داستان و ذهن خواننده پاک می‌کند و چند لحظه بعد دوباره آن را زنده می‌کند، بی‌اینکه خواننده احساس کند که جایی سر او کلاه رفته است.

این کش و واکش، این فراز و فرود، بخش عمده‌ای از حجم داستان را در برمی‌گیرد. سومین فصل ماجرا زمانی آغاز می‌شود که آنها به باغ بزرگ و دورافتاده وارد می‌شوند. باغ بزرگ و پردرخت و تاریک است. مهران (استاد) و تورج و ماهرخ در آن باغ دورافتاده وسط بیابان تنها مانده‌اند. هیچ نشانی از زندگی در آن دور و بر دیده نمی‌شود. انتظار و دلهره همچنان در رگ و پی داستان موج می‌زند. در لایه‌ی رویی داستان قرار است همسر تورج،‌ شیرین، هم بیاید که ماهرخ مدام فکر می‌کند که زن جوان و تنها در آن نیمه‌شب، در آن بیابان دور، چگونه می‌تواند خود را به آن باغ پرت برساند؟ طبعاً این انتظار و دلهره گریبان خواننده را رها نمی‌کند. اما این وضعیت انتظار و دلهره فقط به لایه‌ی رویی داستان و نشانه‌های عینی آن منحصر نمی‌ماند. گفتوگوها، حرکت‌ها و رفتارها، فضاسازی‌ها و حتی اشیا موجود در صحنه نیز در ایجاد این انتظار و دلهره نقشی دارند.

در فصل چهارم که آخرین فصل ماجراست، سرانجام انتظار به پایان می‌رسد و دلهره یکه‌تاز صحنه‌ی داستان می‌شود.

روشن است که درونمایه‌ی دلهره تنها در این خطاب طعنه و تهدید متبلور نمی‌شود. تمام عناصر داستانی، یعنی شیوه روایت،‌ گفتوگوها، رفتار آدم‌ها، فضاسازی و فضای پیرامونی، آغشته به این انتظار و دلهره است،‌ یعنی اینکه درونمایه انتظار و دلهره از سطح رویدادها می‌گذرد و همچون لکه‌ای از چربی نشت‌یابنده، تمام عناصر و لایه‌های داستان را فرا می‌گیرد. اهمیت داستان نیز در همین است.

به هر جهت زبان روان،‌ لحن طبیعی و مناسب،‌ گفتوگوهای زنده و خون‌دار، فضاسازی خوب، و مخصوصاً پرهیز از دام صنعت‌فروشی و تکنیک‌زدگی‌های مرسوم، همراه با جذابیت کافی در ماجرا که باعث می‌شود خواننده داستان را با لذت بخواند، مهمانی تلخ را شیرین کرده است.

ارسال شده ها ۲ برای مطلب “مهمانی تلخ”

  1. امیر گفت:

    سلام

    می تونم بگم یکی از کار های خوب آقای گلشیری حتما همین کتاب .
    من فلش بک های داستان رو دوست داشتم و در طول خوندن کتاب کلی هم حرص خوردم ، هم عصبانی شدم هم به بی عرضگی یک استاد دانشگاه فحش دادم . که همه این ها نشون دهنده این که رمان فضای حسی بسیار قوی داشته و تونسته رو مخاطب اثر بذاره .
    هر چند با پایان باز داستان زیاد حال نکردم ولی شاید این موضوع سلیقه ای باشه و یا ناشی از عدم عادت مخاطب وطنی به همچین سبکی .

    مرسی از آقای گلشیری عزیز …

    • ترنم گفت:

      شلام من اولین باره با این نویسنده روبه رو میشم من خودم نویسنده رمانم اما هنوز رمانی برای چاپ ندادن فکر کنم این موسسه ای که اقای گلشیری در اون رمان هاشونو به چاپ میرسونن واسه چاپ رمانم خیلی خوبه والانمیدونم در مورد موسسه ها نمیدونم میشهنظر شما رو بدونم ؟ و اینم بگم الان این کتابو خریدم حس کردم باید جالب باشه لطفا نظرتونو بهم بگید دوستان ۰۹۳۰۰۶۷۰۰۱۴

ارسال نظر