این گفتوگوی کوتاهی است با خبرگزاری ایلنا در بهمن ۹۳:
هفته آینده بودجه فرهنگ قرار است در مجلس بررسی شود. به نظر شما در حال حاضر مشکلاتی که در زمینه فرهنگ وجود دارد چیست؟ و چه کارهای اساسی در حوزه فرهنگ وجود دارد که به دلیل کمبود بودجه روی زمین مانده است؟
خیلی مشکلات وجود دارد که در حوزه فرهنگ باید به آنها رسیدگی کرد و البته مهمترین آنها بحث سرانه مطالعه است. به گمان من یکی از شاخصهایی که میشود با آن میزان علاقه مردم یک مملکت را به فرهنگ سنجید، همین سرانه مطالعه است و همینطور تیراژ کتابها که در اینجا واقعاً اسفبار است. تیراژ کتابهای ما رسیده با پانصد و هزارتا و این نشان میدهد که مردم تا چه اندازه به کتاب و کتاب خواندن علاقهمندند. این موضوعی است که باید بیش از هر چیزی به آن اهمیت داد. فکر میکنم بسیاری از این بودجه باید صرف همین قضیه شود. اینکه فکر جدی شود برای باز شدن پای کتاب به زندگی مردم. نه اینکه روز به روز بیشتر احساس کنند که چیز به درد نخوری است و آن را از زندگیشان کنار بگذارند.
با این شرایط اقتصادی موجود فکر میکنید بودجه فرهنگ افزایش پیدا میکند؟ به نظر شما در چه زمینههایی فرهنگ، نیازمند بودجه بیشتر است؟ و در چه زمینههایی میتوان بودجه را کم کرد؟ برای مثال چه کارهایی در وزارت انجام میشود که میتوان آنها را حذف کرد و در کارهای اساسیتری این بوجه را خرج کرد؟
من نمیدانم این کار را میکنند یا نه. اما میدانم که باید صاحبنظران و همینطور اهل فن را، که در این زمینه کم هم نیستند، جمع کنند و بعد از آنها بخواهند برنامههای علمی و عملی طرحریزی کنند. باید شروع کنند به آموزش به معلمهایی که از دوران دبستان به بچهها یاد بدهند کتاب بخوانند. به جای خیلی از درسهایی که هرگز بهدردشان نخواهد خورد، از آنها بخواهند رمان بخوانند و با این کار ذهن خلاقی بهوجود بیاورند. باید کاری کنند تا مردم در مکانهای عمومی و پر رفت و آمد کتاب را مقابل چشمانشان ببینند. باید تعداد رسانههایی که کتاب را تبلیغ میکنند، زیاد کنند و یا بهجای اینکه فقط یک بار در سال نمایشگاه کتاب داشته باشیم و همه تازه آنوقت یادشان بیفتد که کتابی هم وجود دارد، تعداد نمایشگاهها را زیاد کنند. البته اینها احتیاج به یک عزم جدی دارد و بالاخره روزی باید فکری به حالشان کرد. کارهای بسیاری دیگری هم هست که میتوان انجام داد و مطمئنا با رجوع به اهل فن میتوان به آنها دست یافت.
با توجه به این شرایط در حال حاضر رییس کمیسیون فرهنگی مجلس از بودجه هزار و ۶۸ میلیارد و ۹۴۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی صدا و سیما گله میکند که این بودجه کم است. در حالی که صدا و سیما نه تنها بازده فرهنگی مطلوبی ندارد بلکه با ریزش شدید مخاطب مواجه شده. دیدن سریالهای ترکی در بین مردم زیاد شده و هر روز بیشتر میشود و رسانه ملی نتوانسته مردم را به سمت خود جذب کند و حتی مردم به اخبار رسانه ملی اعتماد ندارند و ترجیح میدهند اخبار را از طریق شبکههای خارجی دنبال کنند. م با توجه به اینکه صدا و سیما از منبع بزرگ مالی تبلیغات برخوردار است آیا ازدیاد بودجه این سازمان در شرایط سخت فرهنگی کار درستی است؟ یعنی حوزههای دیگر فرهنگی بیشتر به بودجه نیاز ندارند؟
ببینید، من فقط میتوانم یک چیز بگویم. یادم است زمانی که فیلی لیلی با من است ساخته شد، سالنهای سینما نسبتاً پر شد. خیلیها رفتند این فیلم را دیدند. دلیلش هم این بود که این فیلم تا حدودی در این ژانر به واقعیت نزدیک شده بود. حرفی را میزد که حرف دل خیلی از آدمها بود و شخصیتهایش واقعی بهنظر میرسیدند. خیلیها میتوانستند با آنها همذاتپنداری کنند. اما تا پیش از آن، فیلمهای این ژانر بهنظرم واقعی نبودند. بیشتر شبیه رؤیا بودند. حرف من همین است. اگر مردم احساس کند برنامهها و یا فیلمی خیلی از آنها دور است و حرفی را نمیزند که در دل آنهاست، به آن توجهی نخواهند کرد. برعکس، به چیزهایی توجه خواهند که زندگی خودشان را به یادشان میآورد و این یکی از اصول این کار است. بهگمان من هیچ چیزی نمیتواند جای صداقت را بگیرد.
توجه به ساخت فیلمهای فاخر و بودجهای که برای آن تعیین میکنند هم مد نظر است. آیا ما در این شرایط اقتصادی و فرهنگی نیازمند ساخت فیلمهایی با هزینههای چندین میلیاردی هستیم که حتی نمیتوانند یک پنجم هزینه خود را بازگردانند؟
مطمئناً نه. اما میتوانم به شما بگویم به چه فیلمهایی احتیاج داریم که تا حالا ساخته نشده. ما به فیلمهایی احتیاج که بر اساس متون کهن و داستانهای جدیدمان ساخته شوند، به فیلمهایی که ادبیات غنیمان را به تصویر بکشند. به فیلمها و سریالهایی که داستانهای شاهنامه را به تصویر بکشند، رمانس سمک عیار را و هزار و یک شب را و خیلی از کارهای دیگر را و در این راه هر بودجهای را هم که در نظر بگیرند، کم است.