سیامک گلشیری

siamak golshiri

۱۸ - مهر - ۱۳۹۳

خبرگزاری ایسنا، ۲۲ شهریور ۹۳

زنگ انشا

زنگ انشا نه‌تنها نمی‌تواند هیچ خلاقیتی در دانش‌آموزان به‌وجود بیاورد، بلکه اگر استعدادی هم در آنها باشد، از میان می‌برد. در بهترین حالت معلم خَلاقی سر کلاس می‌آید و موضوعات نامتعارف و نامألوف مطرح می‌کند، موضوعاتی که به دور از کلیشه هستند. اما دانش‌آموزی که اصول اولیه نوشتن را نمی‌داند،‌ چهارچوب نوشتن را نمی‌داند،‌ چطور قرار است آن موضوع را پر و بال بدهد؟ او درنهایت فقط می‌تواند دست به نوشتن توصیف خوبی بزند که در ادبیات داستانی مدرن مردود است. ما دو قرن است که دوران کلاسیک را پشت سر گذاشته‌ایم. دیگر در داستان‌ها از توصیفات خسته‌کننده و ملال‌آور قرن نوزدهمی هیچ خبری نیست. آن‌وقت چطور می‌خواهیم همچنان از دانش‌آموزان بخواهیم به همان شیوه مطلب بنویسند؟ خانم خبرنگاری که به من زنگ زد،‌ گفت که زنگ انشا را برگردانده‌اند. این خبر خوبی نیست. به گمانم باید کارشناسان و اهل فن در این باره تصمیم بگیرند. چرا به جای ساعتی که در آن به دانش‌آموزان یاد بدهند کتاب بخوانند، یاد بدهند بروند بینوایان را بخوانند یا پدران و پسران را و یا خیلی از رمان‌های دیگر و بعد بیایند آنها را تعریف کنند، برگشته‌اند سراغ انشا، کاری که بدون شکل غیرعلمی است؟ چرا درسی در میان درس‌های‌شان نگنجانده‌اند که لااقل چهارچوب نوشتن را به آنها یاد بدهد؟ مسلماً معلمی که قرار است برود در باره ویکتور هوگو یا هر نویسنده دیگری حرف بزند، باید آموزش دیده باشد و این احتیاج به سرمایه‌گذاری مادی و معنوی دارد. به‌گمان من برگرداندن زنگ انشا چیزی جز رفع مسئولیت و خشکاندن چشمه زلال خلاقیت دانش‌آموزان، نیست.

ارسال نظر